آیینه راز‌های هستی/ ۷

فیلم | چشم شب

کد خبر: 4253180
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۲

عطر دل‌انگیز بهشتی از خانه‌ نور و عشق می‌تراود و جهان به میزبانی قدوم بانویی می‌نشیند که مادر است، الگوست و سرچشمه‌ تمام مهرهاست. تاریخ با نور وجود حضرت زهرا(س) روشنی بخشید و شکوهی بی‌پایان را در دل انسانیت جاودانه کرد. این ایام فرصتی است تا دل‌های ما در زمزمه‌ شعر و نوا، به حریم این بانوی بزرگ نزدیک شود. اشعار فاطمی را در کلام قربان ولیئی، ادیب و پژوهشگر ادبیات فارسی به یاد بانوی بی‌همتای عالم مرور می‌کنیم و در لطافت شعرهایی که از محبت او الهام گرفته‌اند، قلب‌هایمان را جلا می‌دهیم.

در زمینی کآسمانش مست چشمان تو بود
کهکشانی بی‌کران هر صبح مهمان تو بود

چشمه خورشید را چشمان تو می‌آفرید
این زمین مرده سرسبز از بهاران تو بود

در میان موج آتش، خنده‌هایت می‌شکفت
جای حیرت نیست آن آتش گلستان تو بود

دفن مظلومانه‌ات از چشم شب پنهان نماند
بس که ماه و اختر و خورشید در جان تو بود

چاه می‌جوشید و چشم نخل‌ها خون می‌گریست
ماه گم می‌گشت و شب، گیسو پریشان تو بود

ای دو اقیانوس آرام تو نور چشم ما
آن خموشی، ابتدای فصل طوفان تو بود

روز موعودی که می‌ریزند فوج اختران
خاک پایت را بیاد آور، غزل‌خوان تو بود

قربان ولیئی

انتهای پیام
captcha